
دستورکار
تصور کنید میخواهید دوستتان از کتابخانه برای شما کتابی بگیرد. اگر فقط بگویید «یک کتاب برایم بگیر»، احتمالاً با کتابی مواجه میشوید که اصلاً به آن علاقه ندارید. اما اگر بگویید «لطفاً کتاب علمی-تخیلی تلماسه اثر فرانک هربرت را برایم بگیر»، دوست شما دقیقاً میداند چه کاری باید انجام دهد.
در دنیای هوش مصنوعی، «دستور کار» دقیقاً همین نقش را ایفا میکند. دستور کار در واقع هستهی اصلی درخواست شما از هوش مصنوعی است. این بخش باید برای هوش مصنوعی به وضوح بیان کند که چه وظیفهای را باید انجام دهد. دستوری مانند «متن زیر را به زبان فارسی ترجمه کن»، به عنوان نقطهی شروع، عملکرد هوش مصنوعی را هدایت میکند و به آن جهت میدهد. بدون یک دستور کار شفاف، هوش مصنوعی مانند همان دوستی است که نمیداند چه کتابی باید برای شما بیاورد.
امری صحبت کنید
یکی از اولین و اساسیترین اصول در نوشتن یک دستور کار مؤثر، استفاده از زبان امری است.
ژنراتور ایده: هوش مصنوعی را مانند یک «ژنراتور ایده» فوقالعاده قدرتمند اما کاملاً مطیع در نظر بگیرید. این ژنراتور منتظر یک جرقه، یک فرمان مستقیم، برای شروع به کار است. وقتی میگویید «من به چند ایده برای نوشتن یک داستان نیاز دارم.»، این ژنراتور ممکن است کمی سردرگم شود. اما وقتی با قاطعیت میگویید «پنج ایده برای یک داستان کوتاه بنویس»، موتورهای این ژنراتور با تمام قدرت به کار میافتند.
با استفاده از «جملات امری» به هوش مصنوعی بگویید که چه کاری انجام دهد. از افعالی مثل «بنویس»، «دستهبندی کن»، «خلاصه کن»، «ترجمه کن»، «مرتب کن»، «کد زیر را تکمیل کن» و غیره استفاده کنید. این افعال مانند دکمههای «شروع» برای وظایف مختلف هستند و به مدل کمک میکنند تا بدون اتلاف وقت، مستقیماً به سراغ انجام وظیفهی اصلی برود.
دقیق باشید
آیا تا به حال سعی کردهاید با استفاده از فیلترهای واقعیت افزوده در شبکههای اجتماعی عکس بگیرید؟ این فیلترها با دقت بالایی اجزای صورت شما را تشخیص میدهند. اگر این دقت وجود نداشت، فیلتر به درستی کار نمیکرد. همین میزان از دقت در دستورات شما به هوش مصنوعی نیز ضروری است.
وقتی به مدل دستور میدهید، خیلی «دقیق» منظورتان را بیان کنید. اگر درخواست شما خیلی کلی باشد، ممکن است پاسخ خوبی دریافت نکنید. هرچقدر جزئیات بیشتری ارائه دهید، نتیجه بهتری میگیرید.
مثال ضعیف: «این متن را کمی خلاصه کن».
مثال قوی: «این متن را با حفظ نکات کلیدی، در حدود صد کلمه خلاصه کن».
در مثال دوم، شما دو شاخص دقیق برای هوش مصنوعی مشخص کردهاید: محتوا (حفظ نکات کلیدی) و طول (حدود صد کلمه). این جزئیات، چارچوبی مشخص برای مدل فراهم میکند تا پاسخی تولید کند که به نیاز شما بسیار نزدیکتر است.
صریح باشید
در مکالمات روزمره، ما اغلب از تعارفات و جملات غیرمستقیم استفاده میکنیم. مثلاً به جای اینکه بگوییم «در را ببند»، ممکن است بگوییم «هوا سرد است.». این روش برای ارتباطات انسانی عالی است، اما برای هوش مصنوعی میتواند گیجکننده باشد.
وقتی به مدل دستور میدهید، بسیار «صریح» منظورتان را بگویید. اگر درخواست شما مبهم باشد، به احتمال زیاد پاسخ خوبی دریافت نمیکنید. هرچقدر پرامپت شما بیپردهتر و رکتر باشد، نتیجه بهتری میگیرید. از جملات اضافی که به وظیفه اصلی کمکی نمیکنند، پرهیز کنید.
مثال مبهم: «میتوانی لطفاً به من کمک کنی که این متن را خلاصه کنم؟».
مثال صریح: «این متن را خلاصه کن».
جملهی اول حاوی کلمات و عباراتی است که برای مدل هوش مصنوعی ضرورتی ندارد و ممکن است آن را به اشتباه بیندازد. اما جملهی دوم، مستقیم و بدون هیچ حاشیهای، وظیفه را مشخص میکند و احتمال دریافت یک پاسخ دقیق و مرتبط را به شدت افزایش میدهد.
کشف بهترین دستورها
تبدیل شدن به یک مهندس پرامپت ماهر، مانند یادگیری هر مهارت دیگری، نیازمند تمرین و تکرار است. هیچ فرمول جادویی و یکسانی برای تمام موقعیتها وجود ندارد. دستورهای مختلف را با اطلاعات زمینه و دادههای ورودی گوناگون امتحان کنید تا ببینید کدامیک برای کار و هدف شما بهتر جواب میدهد. به جای «توضیح دهید»، از «شرح دهید»، «بیان کنید» یا «به زبان ساده بنویسید» استفاده کنید و تفاوت نتایج را مشاهده کنید. این فرآیند آزمون و خطا، به شما درک عمیقتری از طرز کار مدلهای زبانی میدهد.
برای اینکه بفهمید چه فعلی بهترین نتیجه را میدهد، باید حسابی آزمایش کنید.
تمرین ۱: افزودن جزئیات
دستور کلی زیر را به یک دستور کار امری، دقیق و صریح تبدیل کنید.
دستور اولیه: «درباره سیاره مریخ به من اطلاعات بده».
(راهنمایی: به مواردی مانند مخاطب اطلاعات، حجم متن، و جنبههای خاصی از مریخ که میخواهید دربارهاش بدانید فکر کنید.)
تمرین ۲: خلق یک داستان
با استفاده از اصولی که یاد گرفتید، یک دستور کار بنویسید که از هوش مصنوعی بخواهد یک پاراگراف داستانی کوتاه (حدود ۲۰۰ کلمه) بسازد. در دستور خود، این موارد را مشخص کنید:
- شخصیت اصلی: یک ربات کاوشگر کنجکاو.
- مکان: یک جنگل بیگانه با گیاهان درخشان.
- نقطهی عطف داستان: ربات چیزی غیرمنتظره پیدا میکند.
تمرین ۳: معلم خصوصی شما
فرض کنید میخواهید مفهوم «فتوسنتز» را برای یک دانشآموز کلاس پنجم ابتدایی توضیح دهید. یک دستور کار بنویسید که از هوش مصنوعی بخواهد این مفهوم پیچیده را با استفاده از یک آنالوژی ساده و به زبانی قابل فهم برای کودکان شرح دهد.


